توپترین ها

ساخت وبلاگ

 a42

a42
 
a42

بقیه درادامه مطلب
توپترین ها...
ما را در سایت توپترین ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رامین جهانشیری rj12 بازدید : 951 تاريخ : شنبه 24 فروردين 1392 ساعت: 15:07

 

 هلیکس در سنگاپور

 عکسهایی از زیباترین پل های جهان | irannaz.com

 بوسفر در استانبول

 عکسهایی از زیباترین پل های جهان | irannaz.com

 "هامبر بی" (Humber Bay) در کانادا

 عکسهایی از زیباترین پل های جهان | irannaz.com

 

بقیه درادامه مطلب

توپترین ها...
ما را در سایت توپترین ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رامین جهانشیری rj12 بازدید : 2156 تاريخ : شنبه 17 فروردين 1392 ساعت: 14:10

 

بقیه درادامه مطلب

توپترین ها...
ما را در سایت توپترین ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رامین جهانشیری rj12 بازدید : 1531 تاريخ : دوشنبه 5 فروردين 1392 ساعت: 23:32

 بن بست!

پس از مدت ها تعقیب و گریز مجرم و پلیس، سرانجام مجرم به سر کوچه اي رسید. مجرم پیش خود گفت:
"خدا کند بن بست نباشد. " این را گفت و به سوي انتهاي کوچه شروع به دویدن کرد. پلیسنیز پیش خود گفت:
"خدا کند بن بست باشد. " با این امید به دنبال مجرم دوید. در انتهاي کوچه، کوچه اي دیگر به سمت چپ گشوده بود.
مجرم با همان امید "بن بست نبودن" و پلیسنیز با امید "بن بست بودن" هر دو به دویدن ادامه دادند.
در سر پیچ نهم مجرم با همین امید باز شروع به دویدن کرد؛ اما وقتی به انتهاي کوچه رسید، با تعجب دید کوچه بن بست است. ناگزیر خود را براي
تسلیم آماده کرد. ولی هرچه منتظر شد. خبري از پلیسنشد. زیرا پلیس در ابتداي پیچ نهم نومید شده و باز گشته بود!!
در هر کشاکش پیروزي نهایی از آن حریفی است که یک لحظه بیشتر مقاومت کند.
توپترین ها...
ما را در سایت توپترین ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رامین جهانشیری rj12 بازدید : 545 تاريخ : يکشنبه 4 فروردين 1392 ساعت: 21:49

 


درسی از ادیسون
ادیسون در سنین پیري پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می رفت و درآمد
سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد.
این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا
آماده بهینه سازي و ورود به بازار شود.
در همین روزها بود که نیمه هاي شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاري از دست
کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط براي جلوگیري از گسترش آتش به سایر ساختمانها است. آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل
قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود.
پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با
کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روي یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند.
پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر میبرد.
ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صداي بلند و سر شار از شادي گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست! رنگ آمیزي شعله ها
را می بینی؟ حیرت آور است! من فکر می کنم که آن شعله هاي بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! واي! خداي من،
خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت!
نظر تو چیست پسرم؟
پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتشمی سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟
چطور میتوانی؟ من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته اي؟
پدر گفت: پسرم از دست من و تو که کاري بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره
ایست که دیگر تکرار نخواهد شد!
در مورد آزمایشگاه و باز سازي یا نو سازي آن فردا فکر می کنیم! الآن موقع این کار نیست!
به شعله هاي زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!
فردا صبح ادیسون به خرابه ها نگاه کرد و گفت: " ارزش زیادي در بلا ها وجود دارد. تمام اشتباهات ما در این آتش سوخت. خدا را شکر که می
توانیم از اول شروع کنیم."
توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم
جهانیان نمود. آري او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد.

توپترین ها...
ما را در سایت توپترین ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رامین جهانشیری rj12 بازدید : 574 تاريخ : جمعه 2 فروردين 1392 ساعت: 18:23